به گزارش خبرنگار سیاسی پایگاه اطلاع رسانی ستارگان ، استاد شهید مرتضی مطهری در جلد اول کتاب حماسه حسینی ، پس از شرح انواع تحریف ، خطرات بسیار زیاد تحریفات معنوی و بیان چرایی مقدس بودن قیام کربلا ، برخی از تحریفات معنوی واقع شده در این حادثه تلخ تاریخی را چنین توضیح می دهد : یکی از اصول معتقدات مسیحیت مسئله ی به صلیب کشیدن حضرت مسیح است.
شهید مطهری ادامه می دهد : امام حسین (ع) مکتب عملی اسلام را به عرصه آورد ولی تحریف کنندگان، این حادثه ی کربلا را از مکتب بودن خارج کردند ، وقتی عاشورا، از مکتب خارج شود دیگر قابل پیروی نیست و وقتی قابل پیروی نباشد ، دیگر نمی توان از وجود مقدس اباعبدالله (ع) استفاده کرد ! شهید مطهری تاکید می کند : به همین دلایل است که میگویم تحریفات معنوی ای که در حادثه ی کربلا صورت گرفته است ، صد برابر خطرناک تر از تحریفات لفظی آن است !
استاد شهید مطهری سپس به موضوع کفاره گناهان بودن خون حضرت حسین اشاره و خاطر نشان می کند: از نظر مسیحیت که جزء متن مسیحیت است آن است که عیسی به دار رفته تا کفاره ی گناهان امّت خود باشد ! یعنی گناهان خود را به حساب حضرت مسیح (ع) میگذارند ! در مورد عاشورا هم همین مطلب را می گویند؛ آیا ما فکر نکردیم که این حرف دنیای مسیحیت است و با اسلام و با حسین (ع) سازگار نیست ؟! به خدا قسم این مطلب، تهمت به اباعبدالله (ع) است . به خدا قسم اگر در ماه رمضان بگویند سیدالشهدا (ع) بخاطر پاک شدن گناهان ما مسلمانان شهید شد ، روزه شان باطل است !!! چراکه تهمت است و مبطل روزه است.
شهید مطهری بیشتر توضیح داده و تاکید می کند: اباعبدالله (ع) برای مبارزه با گناه قیام کرد اما می گویند حسین (ع) قیام کرد تا سنگری برای گنهکاران امت باشد ! کانه گفته ایم که حسین علیه السلام یک شرکت بیمه تأسیس کرده ؛ بیمه ی گناه ! در عوض سیدالشهدا (ع) چه میخواهد؟ اشک !!!! یعنی حسین (ع) گفته شما برای من اشک بریز ، حتی اگر عمر سعد هم باشی بیمه خواهی شد !!! یعنی می گوییم اباعبدالله (ع) خواست خولی و ابن سعد در دنیا زیاد شود ! انگار امام حسین گفته است که ایها الناس ، هرچقدر می خواهید بد باشید که من بیمه ی شما هستم!!!!
شهید مطهری به تحریف دیگر در واقعه عاشورا پرداخته و ادامه می دهد : تحریف معنوی دوم که از نظر تفسیر و توجیه واقعه ی کربلا رخ داده است ، این است که می گویند : دلیل نهضت و قیام سیدالشهدا علیهالسلام در روز عاشورا ، یک دستور اختصاصی به او بوده است . یعنی به امام حسین گفتند برو و خودت را به کشتن بده! پس به ما و شما ارتباطی ندارد ! و این یعنی قیام حسینی ، قابل پیروی نیست !!! به دستورات اسلام ربطی ندارد ! امام حسین (ع) فریاد کشیده که علت قیام من مسائل مربوط به اصول کلی اسلام است! اصلا تا زمانی که دستور کلی اسلام کافی است ، احتیاجی به دستور اختصاصی نداریم !! امام حسین علیه السلام در کمال صراحت فرمود اسلام دینی است که به هیچ مؤمنی اجازه ی سکوت در برابر ظلم را نمی دهد !! یعنی سیدالشهدا (ع) علت قیام خود را آنقدر صریح بیان کرده است و ما همچنان دلایل بیهوده برای قیام مقدس عاشورا ذکر می کنیم.
منبع : جلد اول کتاب حماسه حسینی
مولف: متفکر شهید استاد مرتضی مطهری
صفحات : ۷۵_۷۸
تلخیص: زهرا ذاکری