به گزارش خبرنگار سیاسی پایگاه اطلاع رسانی ستارگان ، استاد شهید مرتضی مطهری در ادامه جلد اول کتاب حماسه حسینی ، ضمن بیان انواع حوادث و شخصیت ها ، به موضوع شخصیت حماسی سیدالشهدا (ع) پرداخته و میگوید : شخصیت انسانی حسین (ع) را که هرسال برایش وقت ها صرف میکنیم و پول ها خرج میکنیم ، باید درست بشناسیم ! از جمله خصوصیات حضرت اباعبدالله (ع) ، شخصیت حماسی ایشان است .
شهید مطهری در تبیین شخصیت حماسی سالار شهیدان علیه السلام ادامه میدهد : ما یک سری شخصیت های حماسی داریم که مختص به یک قوم هستند . مانند شخصیت حماسی رستم که قهرمان ایرانیان است . قهرمان پرستی در سرشت انسان ها وجود دارد ، مخصوصا اگر آن قهرمان برای یک قوم یا ملت باشد .طبیعی است که انسان ها از قهرمان ملت خود تجلیل می کنند . اما مطلب در مورد امام حسین (ع) مطلب دیگری است ! حسین علیه السلام یک شخصیت حماسی است اما نه همانند رستم و جلالالدین خوارزمشاه . اباعبدالله (ع) یک شخصیت حماسی است اما حماسه او از جنس حماسه ی انسانیت ، حماسه ی بشریت است و نه حماسه ی قومیت ؛ سخن حسین (ع) ، عمل حسین (ع) و در واقع همه چیز حسین (ع) درس و هیجان و حرکت است ! اما درس حسین (ع) ، نه مربوط است به یک قوم نه مربوط است به یک ملت ! گرچه حسین (ع) عرب است ، اما حادثه ی کربلا منتسب به هیچ ملیت خاصی نیست !!
شهید مطهری با اشاره به فرا قومیتی و ملیتی بودن شخصیت حضرت حسین بن علی علیه السلام ادامه می دهد : حماسه ی حسینی ، مافوق تمام حماسه هاست و دلیل درست شناخته نشدن شخصیت سیدالشهدا (ع) هم همین است . شخصیت حسین (ع) همانند شخصیت هیچکس در هیچ قوم و ملیتی نیست . حسین (ع) سرود انسانیت است و به همین دلیل نظیر ندارد ! در جهان هیچ حادثه ای مانند حماسه ی حسینی پیدا نخواهید کرد ، چه از نظر معنوی چه از نظر قدرت و قوّت !
استاد مطهری خاطر نشان می کند: حادثه ی عاشورا دو صفحه دارد . یک صفحه ی تاریک و یک صفحه ی نورانی . هر دو صفحه ی حماسه ی حسینی هم بی نظیر است ؛ صفحه ی تاریکش از نظر جنایات بی نظیر ، مانند ندارد و صفحه ی نورانی اش برای شکوه و عظمت و انسانیتی که از سیدالشهدا (ع) منشعب می شود بی نظیر است .
مولف کتاب حماسه حسینی تکمیل میکند : جنایاتی که در واقعه ی کربلا اتفاق افتاده است ، در همه ی جهان کم نظیر است ، اما نمیتوانیم بگوییم وجود ندارد . مردم مشرق زمین ، مردمی با روح متفاوت هستند و یه همین خاطر می توانیم بگوییم همانند حادثه ی کربلا در مشرق زمین وجود ندارد ! همانطور که یهودی فلسطینی صد برابر به یهودی غربی شرف دارد ! اگر یهودیان فلسطین اشغالی ، غربی نبودند هیچ گاه چنین جنایاتی رخ نمیداد .
استاد همچنین ادامه میدهد : حادثه ی کربلا یک حادثه ی تراژدی است ، یک مصیبت است . صفحه ی تاریک این حادثه را که نگاه میکنیم کشتن جوان میبینیم ، کشتن شیرخوار میبینیم ، اسیری و تاختن بر بدن شهید میبینیم . و اگر صفحه ی سیاه حادثه را بررسی کنیم قطعا قهرمان کریلا ، یزید و عمر سعد میشوند ! پس اگر بخواهیم از نظر صفحه ی تاریک بررسی کنیم تماما باید مرثیه بخوانیم و مصیبت بگوییم .
شهید مطهری در ادامه با طرح پرسشی چنین می گوید: اما حادثه ی کربلا فقط مصیب است ؟ اشتباه ما همین است ! تاریخچه ی حادثه ی کربلا یک صفحه ی نورانی هم دارد که قهرمان آن صفحه، شمر و خولی نیستند ، قهرمان آن صفحه اباعبدالله الحسین علیه السلام است ! در صفحه ی نورانی عاشورا ، حماسه است و افتخار و شکوه ! تجلی حقیقت و انسانیت را در صفحه ی نورانی تاریخ عاشورا میتوان مشاهده کرد . صفحه نورانی عاشورا را که نگاه میکنیم می گوئیم انسان حق دارد به وجود سیدالشهدا (ع) ببالد ؛ اما وقتی که انسان فقط صفحه ی سیاه را میبیند ، سرافکنده میشود و میشود مصداق آیه ی ۳۰ سوره ی بقره که میفرماید: وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً ۖ قَالُوا أَتَجْعَلُ فِيهَا مَنْ يُفْسِدُ فِيهَا وَيَسْفِكُ الدِّمَاءَ وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ ۖ قَالَ إِنِّي أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ. بشظریتی که جز فساد و ریختن خون بیگناهان برای منافع شخصی خود چیزی در چنته ندارد.
شهید مطهری سپس همراه با تأسف میگوید : در واقع ما دشمنان عاشورا هستیم ، چرا که تنها صفحه ی تاریک و سیاه عاشورا را میخوانیم و شرح میدهیم و از شکوه و عظمت وجود اباعبدالله (ع) هیچ نمیگوییم ! روزی حسین (ع) را شهید کردند ، اما حسین (ع) که فقط این بدن نیست ، حسین مکتبی است که بعد از شهادتش زنده تر میشود ! همانطور که زینب سلاماللهعلیها در کاخ یزید خطبه ای خواند و زنده تر شدن مکتب حسین (ع) را شرح داد . ایشان به صراحت فرمود که دشمن هرکاری هم که بکند نمیتواند مکتب سیدالشهدا علیهالسلام را از یاد ها ببرد .
استاد مطهری ادامه میدهد : بعد از تحریفات ، مردم تماما فراموش کردند حادثه ی عاشورا یک صفحه ی نورانی هم دارد . من نمیگویم مرثیه نخوانیم ، اتفاقا باید بخوانیم . این رئا و مصیبت نباید فراموش شود ؛ اما اول باید قهرمان بودن سیدالشهدا (ع) برای شما مشخص شود و بعد برای اتفاقات صفحه ی تاریک عاشورا بگریید !! بزای اینکه ذره ای از روح سیدالشهدا (ع) در شما پیدا شود ، نیاز است که وجود مقدس حسین (ع) را قهرمان بدانید.
معلم شهید انقلاب اسلامی ادامه میدهد : چندین سال پیش در کتابی دیدم نویسنده نقل میکند :« مسیحیان روز شهادت مسیح را جشن میگیرند اما مسلمانان برای شهادت حسین (ع) میگریند و مرثیه میخوانند ؛ و خوشا به حال ملتی که شهادت را موفقیت بشمارد و شادی کند و بدا به حال ملتی که شهادت را شکست بداند و مرثیه خوانی کند . » اما اولا این شادی مسیحیان بر حساب همین خرافه ای است که میگویند مسیح (ع) شهید شد تا گناهان ما به واسطه ی توسل به او پاک شود . دوما این همان فرق تحریف شده ی اسلام و مسیحیت است ! که میگویند اسلام یک دین اجتماعی است و مسیحیت دینی اخلاقی است . از طرف دیگر عاشورا را باید از دو نظر فردی و اجتماعی بررسی کرد . برای شخص و فرد حسین بن علی (ع) ، شهادت یک موفقیت بود . همانطور که ایشان خودشان فرمودند و نیازی نیست مسیحیت این را یادآوری کند . امام علی (ع) هم در لحظات آخر زندگی پر بارشان ، بر موفقیتِ شهادت تاکید کردند .
شهید مطهری سپس خاطرنشان می کند: اما اولا حادثه ی کربلا یک قسمت اجتماعی هم دارد که در این بخش باید مرثیه خوانی صورت بگیرد . تا آنکه بشریت این جنایت را ببیند و دیگر هرگز تکرارش نکند . دوما مرثیه خوانی در عاشورا ، برای صیقل دادن احساسات اسلامی و انسانی است ! و لازمه ی تجلی روح اباعبدالله (ع) در وجود ماست .
منبع : جلد اول حماسه حسینی
مولف: استاد شهید مرتضی مطهری
صفحات : ۱۱۸_۱۳۰
تلخیص : زهرا ذاکری