به گزارش خبرنگار سینمایی پایگاه اطلاع رسانی ستارگان به نقل از رویداد24، رقابت ایدئولوژیک پیدا و پنهان ایران و عربستان هر روز دارد ابعاد تازهای پیدا میکند. حتی پس از برقرای مجدد روابط دیپلماتیک میان دو کشور عربستان تلاش میکند با سرمایهگذاری در عرصههایی مانند ورزش و سینما علیه ایران جنگ تبلیغاتی به راه بیاندازد. در سالهای اخیر عربستان سعودی به موازات فوتبال بر روی صنعت سینما هم سرمایه گذاریهای کلانی انجام داده است.
حتی محمد بن سلمان برای جذب توریست و سرمایه گذار خارجی حاضر شده از برخی قوانین تاریخی حاکم در عربستان چشم پوشی و به نفع جذب سرمایه این قوانین را لغو نماید. جنگجوی صحرا را میتوان آخرین تلاش عربستان سعودی برای ورود به بازار جهانی سینما دانست. فیلمی مناقشه برانگیز که در راستای جنگ تبلیغاتی علیه ایران ساخته شده است. تهیه و تولید جنگجوی صحرا برای دولت عربستان ۱۵۰ میلیون دلار آب خورده است. بودجهای که میتواند به این فیلم ابعادی عظیم و غول آسا ببخشد و آن را در کنار بزرگترین اکشنهای سینمای آمریکا قرار دهد.
داستان فیلم جنگجوی صحرا چیست؟
اما داستان جنگجوی صحرا درباره چیست؟ داستان جنگجوی صحرا در قرن هفتم میلادی و در زمان حاکمیت پادشاهی ساسانی در ایران اتفاق میاُفتد. در این فیلم خسرو پرویز از نعمان سوم میخواهد دخترش هند را در اختیار او بگذارد. بعد از مخالفت نعمان سوم، خسرو پرویز دستور قتل آنها را صادر میکند. اما هند با متحد کردن قبایل عربستانی شکست سختی را در جنگ ذی قار بر خسرو پرویز و حکومت ساسانی تحمیل میکند. عربستانیها اعتقاد دارند این جنگ برای همیشه چهره منطقه خاورمیانه را تغییر داد و زمینه سقوط امپراطوری ساسانی را فراهم آورد.
کارگردانی جنگجوی صحرا به عهده روپرت وایت است که پیش از کارگردانی جنگجوی صحرا فیلمهایی مانند ظهور سیاره میمونها و ایالت محبوس را ساخته است. فیلمبرداری جنگجوی صحرا در سال ۲۰۲۱ و در صحرای نئوم عربستان آغاز شد و تا فوریه ۲۰۲۲ ادامه داشت. منتقدان سینما این فیلم را نقطه عطفی در صنعت سینمای نوپای عربستان میدانند که میتواند این کشور را به بازار جهانی سینما متصل کند. یکی از شایعاتی که بسیار مورد توجه کاربران ایرانی قرار گرفت احتمال حضور و بازی ویکا آسایش در این فیلم بود. در فضای مجازی شایعه شده بود که آسایش قرار است نقش ماریا همسر خسرو پرویز را بازی کند.
چرا جنگجوی صحرا جنجالی شد؟
شایعهای که اعتراضات زیادی را برانگیخت و البته خیلی زود از سوی خود ویشکا آسایش تکذیب شد. نبرد ذی قار نبرد بسیار معروفی است. بسیاری از مورخان این نبرد را زمینه ساز فتوحات بعدی اعراب به شمار میآورند. بسیاری از منتقدان سینما و مورخان، اما نقدهای زیادی به خط اصلی قصه جنگجوی صحرا وارد کردهاند. بسیاری از مورخان اعتقاد دارند جنگ ذی قار نه به خاطر پیشنهاد بیشرمانه خسرو پرویز به نعمان که به دلایل دیگری اتفاق اُفتاده است.
برخی از مورخان اعتقاد دارند نبرد ذی قار یک جنگ در داخل مرزهای ایران بوده و ارتباط چندانی با سرزمین عربستان ندارد. عدهای دیگر دلیل وقوع این جنگ را مسیحی شدن نعمان سوم میدانند که برای خسرو پرویز یک خطر بالقوه به حساب میآمد چرا که باعث نزدیکی هر چه بیشتر او به رومیان که دشمن اصلی خسرو پرویز بودند میشد. اما دلیل سوم دیگری را هم برای این جنگ ذکر میکنند. ظاهراً نعمان سوم به عنوان پادشاه زیردست خسرو پرویز اسلحههای زیادی جمع آوری و ذخیره میکند و زمانی که خسرو پرویز از او میخواهد این اسلحهها را تحویل دهد با امتناع نعمان روبه رو میشود و همین موضوع زمینه را برای وقوع جنگ ذی قار فراهم میکند. این که چرا عربستان سعودی برای تولید فیلم سراغ چنین داستانی رفته میتواند سوال خوبی باشد.
به نظر میرسد هدف اصلی عربستان از ساخت این فیلم قدرت نمایی در برابر رقبای منطقهای باشد. عربستان سعودی با سرمایه گذاری سالهای اخیرش در صنعت سرگرمی از جمله فوتبال و سینما میخواهد به لحاظ معنوی هم خود را قدرت اول منطقه نشان دهد. از طرف دیگر ساخت فیلم درباره این نبرد میتواند غرور ملی عربستانیها را احیا و آنها را برتر از مهمترین رقیبشان یعنی ایرانیان نشان دهد و سوم این که میتواند زمینه را برای اتصال این کشور به بازار جهانی سینما فراهم کند.
به نظر میرسد جنگجوی صحرا واکنش زیادی را میان ایرانیان و کاربران فضای مجازی ایجاد کند خصوصاً آن که طبق شنیدهها خسرو پرویز در این فیلم فردی خرافی و متحجر تصویر شده است. البته بعید به نظر میرسد جنگجوی صحرا به اندازه فیلم ۳۰۰ توهین آمیز باشد، اما میتواند غرور ملی ایرانیان را جریحه دار کند. حقیقت ماجرا هم این است که مسئولان فرهنگی کشور خواب هستند و حواسشان نیست که کمترین خسارت ساخت فیلمهایی مانند جنگجوی صحرا آسیب به غرور ملی ایرانیان است. آیا مسئولان فرهنگی ایران پاسخی فرهنگی برای این اقدامات عربستان سعودی آماده کردهاند؟ بسیار بعید است اینطور باشد و شواهد و قرائن نشان میدهد مسئولین فرهنگی ایران برنامهای برای پاسخ به این موضوع نداشته باشند.