در حال پرینت ... برای پرینت مجدد، صفحه را رفرش کنید

ستارگان




دسته: سیاسی مذهبی صفحه‌ی اصلی

کد: 14030929123403

تاریخ: 21-12-1403 12:28

https://setargan.com/n/14030929123403


ماجرای غلام سیاهی که در خدمت سیدالشهدا سپید رو شد

حماسه ی حسینی از دیدگاه شهید مطهری /45

ماجرای غلام سیاهی که در خدمت سیدالشهدا سپید رو شد

کلید واژه ها :
عاشورا امام حسین شهید مطهری حماسه حسینی حضرت ابوالفضل (ع) کربلا


به گزارش خبرنگار سیاسی پایگاه اطلاع رسانی ستارگان ، استاد شهید مرتضی مطهری در ادامه جلد ابتدایی کتاب حماسه ی حسینی پس از شرح عنصر اخلاقی مروت در حادثه ی کربلا ، به موضوع ایثار در واقعه عاشورا پرداخته و تاکید می کند : شخصی می‌گوید طی جنگ های اسلامی در زمان پیامبر صلوات الله و سلامه علیه و آله ، از میان تعدادی مجروح عبور می‌کردم . فردی بسیار تشنه و دم شهادت را دیدم و برایش یک ظرف آب آوردم . فرد به شخص دیگری اشاره کرد و گفت او مثل برادرم است ،اول به او آب بدهید . شخص دوم هم به فرد دیگری اشاره کرد و همینطور من تا ده نفر جلو رفتم و هیچ‌کدام آن‌ها قبول نکردند اول آب بخورند ؛ من‌هم تا دوباره به نفر اول برسم و به او آب بدهم ، دیدم همه‌شان تمام کرده‌اند ! این را می‌گویند ایثار که یکی از باشکوه‌ترین تجلیات عاطفی روح انسان است !

شهید مطهری ادامه می‌دهد : در حادثه ی کربلا ، گویا نقش ایثار به حضرت قمر بنی هاشم ابوالفضل العباس علیه السلام سپرده شده بود . پس از اینکه حضرت عباس علیه السلام چهار هزار مأمور شریعه ی فرات را درید و اسبش را درون آب فرات برد تا مشکش را پر کند ، چندین مرتبه مشتش را پر از آب کرد و آب را بر روی آب ریخت . ناظران می‌گفتند نمی‌دانستیم علت این رفتار ابوالفضل (ع) چیست ، تا اینکه با مشک از آب فرات بیرون آمد و رجز خواند . میان رجزهایشان فهمیدیم علت آن رفتار،  تشنگی اهل خیمه و برادرش سیدالشهدا علیه السلام است ! این دقیقا همان تجلی ایثار اسلامی است .

مولف کتاب حماسه حسینی سپس خاطرنشان می کند : از مروت باید برویم به سمت مساوات اسلامی ؛ برادری و برابری در اسلام که در کربلا متجلی می‌شود . عده ی معدودی در حادثه ی کربلا هستند که امام حسین علیه السلام خود را به بالین آن‌ها می‌رسانند و دو نفر از این افراد معدود ، برده هایی هستند که آزاد شده اند . یکی از آن‌ها برده ی ابی‌ذر غفاری است . این شخص ، یک مرد سیاه‌پوست است که پس از آزادی ، از خانه ی اهل بیت پیامبر (ص) دور نشده بود و حکم یک خدمت‌گذار برای خاندان پیامبر صلوات الله و سلامه علیه و آله را داشته است . روز عاشورا همین مرد ، خدمت اباعبدالله علیه السلام می‌آید و خواستار جنگیدن می‌شود . اباعبدالله به او می‌فرمایند : نه ، تو بسیار به خاندان پیامبر صلوات الله علیه و آله خدمت کردی ، وقت این است که بروی و در این دنیا آقا باشی . مرد بسیار التماس می‌کند و وقتی می‌بیند اباعبدالله علیه السلام اجازه نمی‌دهند ، می‌گوید : من را بخاطر پوست سیاه و بدن متعفنم نمی‌فرستید ! من کجا و چنین سعادتی کجا ! اباعبدالله علیه السلام در همین موقع به او اجازه ی جنگ می‌دهند . پس از شهادت این غلام ، اباعبدالله علیه السلام بر بالین او می‌رسند و برایش دعا می‌کنند و میفرمایند : خدایا در آن دنیا چهره ی او را سفید و بویش را خوش گردان . و این مثالی از مساوات اسلامی در مکتب عملی اسلام است .

 

منبع : جلد اول کتاب حماسه ی حسینی

مؤلف: استاد شهید مرتضی مطهری

صفحات : ۳۰۲_۳۰۶

تلخیص : زهرا ذاکری