در حال پرینت ... برای پرینت مجدد، صفحه را رفرش کنید

ستارگان




دسته: صفحه‌ی اصلی ورزشی

کد: 1662985890

تاریخ: 21-06-1401 17:16

https://setargan.com/n/1662985890


پژمان درستکار برای شاگردانش دست به قلم شد/لقب جدید برای حسن یزدانی: شیرشاه!

پژمان درستکار برای شاگردانش دست به قلم شد/لقب جدید برای حسن یزدانی: شیرشاه!

کلید واژه ها :


 

به گزارش خبرنگار ورزشی پایگاه ستارگان به نقل از  "ورزش سه "، رقابت‌های کشتی فرنگی قهرمانی جهان در بلگراد صربستان از امروز آغاز خواهد شد و سوت آغاز همین رقابت‌ها در رشته آزاد از روز پنج شنبه 24 شهریور زده خواهد شد. رقابت‌هایی که با نبرد دو کشتی‌گیر بزرگ جهان، حسن یزدانی و دیوید تیلور در وزن 86 کیلوگرم، یکی از جذاب‌ترین دوئل‌های دونفره رقابت ورزشی را در این چند سال در سطح جهان به وجود آورده است.  

پژمان درستکار، سرمربی تیم ملی کشتی آزاد ایران، قبل از عزیمت کاروان ایران به این رقابت‌ها برای هر یک از ملی‌پوشان با قلم حماسی خود نوشته است. نوشته هایی که نشان می دهد سرمربی تیم ملی ششدانگ حواسش به تک تک نفرات ملی پوش برای دلاوری در بلگراد دوخته شده است . جذابیت قلم او در رابطه با کاپیتان تیم ملی و کشتی فینال او که بر طبق پیش‌بینی‌ها و جدول رقابت‌ها دوباره تکراری و بین یزدانی و تیلور خواهد بود خواندنی است، درستکار نوشته است:

تو هیچ‌وقت تنها قدم نخواهی زد وقتی که درست وسط قلب مردم سکونت دارى. میان دهلیزهایی که جغرافیای آن خزر را به خلیج‌فارس متصل می‌ كند.
برای ما تو پسر ایرانی و این؛ قراردادی است که انقضایی ندارد. اینکه یک کارون عشق در رگ‌های تو جاری است. یک دماوند کنارت ایستاده. اینکه از سال‌ها با تو روی هندسه تمام تشک‌ها قدم زدیم و خوب می‌دانیم در وانفسای جنگیدن هیچ نفسی را برای آینده پس‌انداز نمی‌کنی. خوب می‌دانیم باز هم شبیه فرشته مرگ بر سر «آخرین دوبنده‌» آوار ‌می‌شوی و «بلگراد»، همان‌جایی است که «تمامِ» آن لبخندهای به سرقت رفته‌ی توکیو را پس خواهی گرفت. برای تسویه حساب از یک معامله‌ی قدیمی. برای هشتمین مدال. برای وقتی که حتی دستمان به ارتفاع افتخارات شما نرسد. حتی عمرمان به دیدن رکورددار بعدی. تویی که غیرمعمولی‌ترین رکوردها را «پیش‌ پا افتاده» کردی. 
این داستان ماست. اینکه خوشبختی به سراغ‌مان خواهد آمد. اینکه فریادهای نروژ دوباره برمی‌گردد و این؛ حادثه‌ای است که دوست نداریم پایانی برای آن متصور باشیم. اینکه فراتر از رنگ‌بندی‌ مرسوم مدال‌ها، «غرورِ» تو قطعا، خوش‌رنگ‌ترین غنیمت برای ما خواهد بود. برای پسری که در جنگ، با صورتِ زخمی و آن نگاهِ واگیردار؛ همیشه شکوه شمایل یک شیر دل‌فریب را به تشک‌ها می‌بخشد. جگرگوشه‌ای که حالا، دوست داریم بلندتر صدایش کنیم؛ «شیرشاه. ای جونم به تو.»