به گزارش خبرنگار هنری پایگاه اطلاع رسانی ستارگان، رضا فیاضی، هنرمند پیشکسوت تئاتر با بیان اینکه هنرمندان به واسطه موقعیت شغلی و اجتماعی که در میان مردم دارند، خیلی زیر ذرهبین هستند، گفت فعالیت در عرصه تئاتر، سینما و تلویزیون به عنوان شغل اول و تنها شغل بسیاری از هنرمندان است و قطعاً بسته شدن سالنهای تئاتر و کنسل شدن بسیاری از پروژههای تصویری میتواند در اقتصاد و شرایط معیشتی هنرمندان تاثیر بسزایی بگذارد، متاسفانه قضاوتهای بیجا و عجولانه از سوی مردم و حتی بسیاری از اهالی تئاتر ضربه بسیار سنگینی به این هنر وارد میکند. فیاضی با طرح این پرسش که مگر یک هنرمند تا چه حد میتواند بیکار باشد و هیچ فعالیتی انجام ندهد و خانهنشین شود؟ بخشی از شعر برتولت برشت را خواند: آهای آیندگان وقتی به روزی رسیدید که انسان یاور انسان بود، درباره ما با رأفت داوری کنید.
رضا فیاضی بازیگر، نویسنده، صداپیشه و کارگردان فعال در حوزه تئاتر و سینما متولد 15 مرداد 1332 و فارغالتحصیل دانشکده هنرهای زیبای تهران است.
«عیش و نیستی»، «بازرس کل» و «یکی از این روزها» ازجمله آثار تلهتئاتر با بازی رضا فیاضی به شمار میروند.
«چریکه تارا»، «روز واقعه»، «روسری آبی»، «دیوانه در شهر»، «کلاه پهلوی» و «من ترامپ نیستم» تنها بخشی از آثار این هنرمند در حوزه تصویر است.
همچنین کتابهای «داستان تتو»، «پرسه در پاریس»، «قصههای ملی»، «مردی با لاک قرمز» و «صندوقچه اسرارآمیز و داستانهای دیگر» تاکنون به قلم رضا فیاضی روانه بازار کتاب شده است. با او به گفتوگویی کوتاه پرداختیم که در ادامه میخوانید.
رضا فیاضی با اشاره به فعالیتهای اخیر خود در عرصه تئاتر گفت: «در حال حاضر شرایطی را سپری میکنیم که که کار کردن در آن بسیار سخت شده است. من قرار بود نمایشی را که خودم به نگارش درآورده بودم در تالار هنر کارگردانی کنم و مراحل پیشتولید کار هم آغاز شده بود که به ناچار از ادامه کار بازماندم.»
این هنرمند پیشکسوت افزود: «هنرمندان به واسطه موقعیت شغلی و اجتماعی که در میان مردم دارند؛ خیلی زیر ذرهبین هستند و کوچکترین حرکت آنها در بسیاری موارد باعث شدت برخورد و انتقادهای تند جامعه خواهد شد. نمونه این برخوردها در سفری که از سوی موسسه هنرمندان پیشکسوت به مشهد اتفاق افتاد، دیده شد. وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به طور سرزده در جمع هنرمندان حضور پیدا کرد و این موضوع باعث شد تا افراد حاضر در سفر مورد هجمه شدیدی قرار بگیرند. با این وجود ما سعی کردیم از شرایط به دست آمده نهایت استفاده را کرده باشیم و به همین دلیل با خانم فرزانه نشاطخواه در مورد آزادی هنرمندانی که در شرایط فعلی گرفتار شدهاند با وزیر صحبت کردیم و اسامی هنرمندان را به ایشان ارائه کردیم.»
گله رضا فیاضی از قضاوت
فیاضی با بیان اینکه متاسفانه ما در بسیاری از مواقع خیلی زود به قضاوت میپردازیم، گفت: «بعضی افراد اجرای نمایش «پرده خانه» به کارگردانی گلاب آدینه را در این شرایط کار درستی میدانند؛ چون معتقد هستند او با این کار حرف خودش را روی صحنه میزند و در مقابل بسیاری نیز معتقد هستند اکنون زمان مناسبی برای کار کردن نیست.»
او ادامه داد: «البته این فقط هنرمندان تئاتر و سینما هستند که بابت کار دچار مشکل شدهاند و مشاغل دیگر، همچنان به فعالیتهای اقتصادی و اجتماعیشان مشغول هستند. در حالی که ما جز تئاتر، سینما یا همکاری با صداوسیما و آثار تلویزیونی کار دیگری نداریم. البته که قطعا تلویزیون باید برای مردم باشد و به تولید برنامه و مجموعههای تلویزیونی که خواست آنهاست، بپردازد.»
تئاتر شغل و حرفه ماست
این هنرمند ضمن تاکید بر اینکه تئاتر شغل و حرفه ماست، افزود: «به نظرم ما هنرمندان نیز باید به کار خود ادامه دهیم زیرا ما از طریق حرفهمان، حرف جامعه را به تصویر میکشیم. در همین شرایط همچنان اجراهایی روی صحنه هست که میتواند مخاطب را با خود همراه کند و حرف دل او را به زبان هنر بیان کند. قطعا مخاطب برای تماشای اجرای خوب به سالن خواهد رفت.»
فیاضی با بیان اینکه قضاوتهای عجولانه باعث خانهنشین شدن بسیاری از هنرمندان شده است، گفت: «فعالیت در عرصه تئاتر، سینما و تلویزیون به عنوان شغل اول و تنها شغل بسیاری از هنرمندان است و قطعاً بسته شدن سالنهای تئاتر و کنسل شدن بسیاری از پروژههای تصویری میتواند در اقتصاد و شرایط معیشتی هنرمندان تاثیر بهسزایی بگذارد، متاسفانه قضاوتهای بیجا و عجولانه از سوی مردم و حتی بسیاری از اهالی تئاتر ضربه بسیار سنگینی به این هنر وارد میکند.»
او ادامه داد: «مگر یک هنرمند تا چه حد میتواند بیکار باشد و هیچ فعالیتی انجام ندهد و خانهنشین شود؟ قطعاً برای ادامه زندگی نیاز به فعالیت هنری داریم.»
رضا فیاضی سخنان خود را با این شعر از برشت، نویسنده و کارگردان آلمانی پایان داد:
«آهای آیندگان، شما که از دل توفانی بیرون میجهید که ما را بلعیده است
وقتی از ضعفهای ما حرف میزنید
یادتان باشد
از زمانه سخت ما هم چیزی بگویید
به یاد آورید که ما بیش از کفشهامان کشور عوض کردیم
و ناامیدانه میدان های جنگ را پشت سر گذاشتیم
آنجا که ستم بود و اعتراضی نبود
این را خوب میدانیم
حتی نفرت از حقارت نیز آدم را سنگدل میکند
حتی خشم بر نابرابری هم صدا را خشن میکند
آخ، ما که خواستیم زمین را برای مهربانی مهیا کنیم ،خود نتوانستیم مهربان باشیم
اما شما وقتی به روزی رسیدید که انسان یاور انسان بود درباره ما با رأفت داوری کنید.»