به گزارش خبرنگار سیاسی پایگاه اطلاع رسانی ستارگان، محمد مهدی شیرمحمدی در یادداشتی پیرامون وضعیت بهداشت و سلامت در جامعه و غلبه نگاه سازمان صهیونیستی بهداشت جهانی در رفتار مسئولان فعلی بهداشتی کشور نوشت:
خداوند حکیم «محمدکاظم فیلسوف الدوله» را بیامرزد. نامش هنوز بر تارک مدرسه علمیه آیتالله حقشناس، روبهروی امامزاده سید اسماعیل، میدرخشد. مورد تمسخر «ادوارد یعقوب پولاک» بود. هر دو مدرس دارالفنون بودند. پولاک طب جدید میگفت و فیلسوفالدوله طب قدیم و هر دو پزشک ناصرالدینشاه بودند. البته پولاک در جایجای سفرنامه خود، از اینکه در ایران، چاق نیست، دیوانه نیست، مردم سالمترند و... تجلیل میکند.
فیلسوفالدوله هم در دهه ۷۰ زندگی خویش، در کتاب خود مینویسد: «آنچه مینویسم اگر رعایت کنید، عمر طبیعی ۱۲۰ سال است و انشاءالله خودم شاهد این ادعا خواهم بود.»
فیلسوفالدوله تا زمان رضاخان زنده بود و ۱۲۷ سال عمر کرد. اما پولاک در دهه ۷۰ عمر خویش، درگذشت. اما رژیم پهلوی، مثل کشف حجاب، آرام آرام طب حکیمانه را از جامعه زدود و هنوز متاسفانه در بر همان پاشنه میچرخد و مصیبت آنجاست که وزیر اسبق بهداشت، از ۲/۵ میلیون زوج نابارور و نیاز به هزاران تخت بیمارستانی و کمبود تعرفه پزشکان و... برای ملت، ذکر مصیبت میخواند و البته در عمان به طبابت سرگرم است.
دو خط
کرونا ثابت کرد که طب کلاسیک در برابر بازیهای «فایزر»ی فروتن است، نه در برابر بیمار. آن نظام درمانیای که تماشا کرد و دید که در برابر بسیاری بیماران که نه با کرونا بلکه با هراس از کرونا، جان به جانآفرین تسلیم کردند، مسئول است. حالا اگر آن نظام درمانی، مثل حسن روحانی، به محکمه نرفته است، دلیلی نمیشود که محکمه الهی را هم به سلامت بگذراند.
فراموش نمیکنیم روزهای فروردین ۱۳۹۹ را که همین هراس، بسیاری از پزشکان را از بیمارستانها فراری داده بود و حال پزشکان منصفی هم هستند که بگویند با پونه و آویشن و سیر و.. خودشان و بسیاری از بیماران، کرونا را به خوبی و خوشی بدرقه کردند.
دیکته
تا کی قرار است دستورات صهیونیستی سازمان بهداشت بهاصطلاح جهانی، به ملت مظلوم ما دیکته شود، خدا میداند. البته هنگامه برپا شدن «یوم الله ۲۲ بهمن» در نظام درمانی و بانکی دور نیست. اما تا آن زمان، فعالان طب حکیمانه و عطاران، خطاب به ملت مظلوم ایران، باید بخوانند:
وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم
که در طریقت ما کافری است رنجیدن
استخدام!
در این میان، چرا دستگاههای دیگر حتی بدون توجیه قانونی، در خدمت انهدام صنف عطار، قرار میگیرند، خدا میداند؟!
اینکه به بهانه تخلف چند نفر از افراد سودجو، بدون رعایت تشریفات قانونی، بدون اخطار منطقی، حتی شبانه و بدون حضور مالک عطاری، کاسبی او را تخته کنند، چه محمل قانونیی دارد؟! گنه کرد در بلخ آهنگری/ به تستر زدند گردن مسگری
وقتی به عطار، اخطار دو روزه، آن هم آخر هفته بدهند که جواز کسب خود را تمدید کند، معنایی جز رفتار رضاخانی دارد؟ البته واضح و مبرهن است که حتی اگر تشریفات تمدید پروانه کسب هم با تسویه مالیات و بررسی مامور بهداشت از محل و... خم رنگرزی باشد و دو روزه و آخر هفته، طی بشود، باز باید کاسب بشنود: «حالا یک هفته که باید تعطیل کنی!»
به چه جرمی؟
هزینه خسارت خرابی کالا را چه کسی میدهد؟
هزینه چندروز تعطیلی و اجاره ملک را چگونه تامین کنیم؟
کارگر را چگونه نگه داریم که نرود؟
اگر کارگر ماند، دستمزد او... را از حلقوم چه کسی، بیرون بکشیم؟!
گذشت آن روز که قلدر قزاق کودتاچی و وابسته به صهیونیسم و انگلیس، در طهران اطلاعیه میچسباند: «حکم میکنم!»
ما که فرزند انقلاب هستیم، بلدیم در برابر رفتارهای غیرقانونی چگونه بایستیم. اما پرسش من این است چرا دستگاهی برای انهدام فعالان صنف عطاری به استخدام منویات سازمان صهیونیستی بهداشت جهانی درآمده که هیچ نفعی از این استخدام نمیبرد و به قول حافظ شیرینسخن، تنها «عرض خود میبرد و زحمت ما میدارد.»
دوباره در این باره سخن خواهیم گفت.
سه تارستان