به گزارش خبرنگار سیاسی پایگاه اطلاع رسانی ستارگان ، استاد شهید مرتضی مطهری در ادامه جلد اول کتاب حماسه ی حسینی ، مقدمه ای مبنی بر نقش آفرینی اهل بیت اباعبدالله (ع) در کربلا مطرح کرده و تاکید می کند : در زمانی که اباعبدالله (ع) در حال حرکت به سمت کربلا بودند ، مردم مدام به امام حسین (ع) میگفتند حتی حرکت خود شما به سمت کربلا خطرناک است و مصلحت نیست ، چه برسد به اینکه اهل بیت خود را هم همراه کنید . مردم با حساب و منطق خودشان که در حد مردم عادی بود مصلحت را در نرفتن به کربلا تشخیص میدادند . اما حضرت اباعبدالله (ع) به مردم جوابی دادند که دیگر کسی نمی توانست صحبتی بکند ؛ امام حسین علیهالسلام به مردم می فرمودند : «من در عالم معنا جدم پیامبر (ص) را دیدم و ایشان به من فرمودند که رضای خدا در شهادت توست و خدا خواسته که اهل بیتت شهید شوند .» در واقع رضا و خواست خداوند در دو مورد به کار میرود ؛ یا اراده ی تکوینی است یا اراده ی تشریعی . اراده ی تکوینی یعنی اگر رضای خدا در مسئله ای بود ، بجز آن مسئله نباید اتفاق بیوفتد و دیگر نمیشود کاری کرد . اما اراده ی تشریعی یعنی خدا اینچنین میخواهد . این پاسخ اباعبدالله (ع) هم به منظور این است که خداوند اینچنین میخواهد و خواست خدا همیشه در مصلحت است و مصلحت یعنی آن جهت کمال فرد و بشریت .
شهید مطهری تکمیل میکند : اباعبدالله (ع) در زمانی که این پاسخ را به مردم میدادند به هیچ وجه طوری تلقی نمیکردند که من هیچ اختیاری در همراه کردن اهل بیتم به سمت کربلا ندارم ؛ بلکه به این صورت میگفتند و مردم هم به این صورت میشنیدند که «با توجه به الهامی که از عالم معنا به من شد ، تشخیص دادم که مصلحت این است !» یعنی من در این مسئله اختیار دارم اما اختیارم بر حسب مصلحت است . همین است که باعث میشود مردم عام در اکثر موضوعات نظراتی داشته باشند و اباعبدالله (ع) با نگاهی فراتر مسئله را تحلیل میکردند .
مولف کتاب چنین ادامه میدهد : در سفر کربلا ، بجز سه تن از یاران امام حسین (ع) هیچکس اهل بیتش را همراه خود نیاورد و اباعبدالله (ع) هم نه به اعتبار اینکه خودشان میروند زن و بچه راهم بردند ، بلکه بخاطر رسالتی که اهل بیت شان داشتند آنها را با خود همراه کردند !
منبع : جلد اول کتاب حماسه ی حسینی
مؤلف: استاد شهید مرتضی مطهری
صفحات :۳۱۲_۳۱۹
تلخیص : زهرا ذاکری
سه تارستان